توی دلم، بچه شیری زندگی می کند که بلد نیست کمین کند. شکار کند.
بچه شیری که چمن های خنک دشت حالش را خوب می کند.
توی دلم یک بچه شیر زندگی می کند که به جای غرش، خمیازه می کشد.
+
نوشته شده در سه شنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۹۷ساعت 2:55 توسط مـي را -
|
چطور میتوانیم مطمئن باشیم ادمی که هیچ وقت ندیده ایم آن قدر که فکر میکنیم و توی ذهنمان است بد است و فرق است میان این آدم و آن چیزی که واقعا هست؟ چطور می توانیم دل های کوچک را بشکنیم؟ چطور می توانم این همه را فراموش کنم؟
+
نوشته شده در سه شنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۹۷ساعت 2:53 توسط مـي را -